جهان (که دیگران کتابخانه مىنامندش)…
خورخه لوئیس بورخس، کتابخانه بابل
فراسوی کتابخانههای ملی تمام ملل، کتابخانه عظیمتری وجود
دارد که دربردارنده تک تک آن کتابخانههاست: کتابخانهای آرمانی و به نحو
باورناپذیری پهناور که نه تنها تمامی کتابهای تاکنون به نگارش درآمده را
در خود جای میدهد، که نیز شامل آثاری است که چهبسا روزی روزگاری به نگارش
درآیند، حاوی آن مجلداتی که هنوز از راه نرسیدهاند. گرچه چنین انبوهه
غولآسایی از کتابخانهها، هر کتابخانه منفردی را تحتالشعاع خود قرار
میدهد، با این همه، هریک از کتابهای آن مجمـوعههای منفـرد تلویحـا ً به
وجـود چنین انبوهه عظیمـی اشاره میکنند. نسخه ادیسه کتابخانه من، که
«ترجمهای است به انگلیسی منثور، به قلم تی. ای. شاو[۱]»
(نویسندهای که بیشتر به نام لارنس عربستان او را میشناسند)، درعینحال
که بازتابی از فضای اسکندریه و تفاسیر باریکبینانه آریستارخوس[۲] است، به نحوی پیشگویانه نیز اشارتی است به کتابخانه پروپیمانی که جورج استاینر[۳]
در ژنو با گردآوری نسخههای ادیسه برپا داشت، و هم اشارتی به چاپهای جیبی
متعددی از هومر، که خوانندهای گمنام در مونته ویدئو آنها را برای
بازسازی کتابخانه سارایوو ارسال کرد. هریک از این خوانندگان ادیسه متفاوتی
را قرائت میکنند، و خوانشهای ایشان ماجراهای اولیس را به فراسوی جزایر
نیکبختان[۴]، به سوی بیکرانگی، بسط و گسترش میدهد.